محل تبلیغات شما
"به نام بخشایشگر یکتا"


قبلا که به کنگره نمی آمدم کارم فقط در گذشته سیر کردن بود. به بدبختی هام فکر کردن و گریه کردن و ای کاش،ای کاش گفتن بود.گاهی وسط این گریه کردن ها و فکر کردن ها شاید از روی اجبار به خانه داری و بچه و همسر هم می رسیدم.ولی هیچ ذوق و عشقی در من نبود.فقط روزها را شب می کردم و شبها را روز که عمرم بگذرد و یک روز تمام شود.

کارگاه آموزشی خصوصی همسفران پروین اعتصامی

‌کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ D.Sap

مشارکت مکتوب لژیون ششم(سیستم ایکس)

ها ,فقط ,روز ,فکر ,عشقی ,نبود ,گریه کردن ,کردن ها ,کردن و ,فکر کردن ,و عشقی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانشجویان فلسفه دانشگاه شهید بهشتی شرکت کاسپین ماشین camisetas de futbol baratas con alta calidad por internet forsimpwordvasc بن بست عشق وب سایت روستای منامن www.manaman.ir ✿♚♛♩♫ ســــرزمیـــــنــــ جــــــادویـــــــــــیـــ ♩♫♚♛✿ ویژگی های ظاهری نژاد آریایی unsipcountvi tribtarcwealmazd