به نام خدا
سلام دوستان زهرا هستم همسفر
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد هیچکدام ازمابه هیچ نیستیم حتی اگرخودبه هیچ. فکر کنیم .
در نگاه کلی جمله زیبایی است ولی آیا به درستی مفهوم آنرا درک میکنیم ؟
هرکدام از ما گذشته ای داریم که تلخ یا شیرین ،همیشه همراه ماست . من تا قبل ازورود به کنگره درگذشته سیر میکردم و حسرت روزهایی که یکی پس ازدیگری میگذشت و هیچ کاری نمیتوانستم انجام بدهم و احساس بی ارزش بودن میکردم .
همیشه اصرار داشتم وپافشاری میکردم که من تا ابد در بدبختی غوطه ور خواهم ماند و هیچگاه امید رهایی و یک روز خوش و آرامش را در زندگی نداشتم .
وقتی به کنگره آمدم و با وادیها و آموزشهای کنگره آشنا شدم فهمیدم که نباید تا این حد به گذشته فکر کنم بلکه باید از گذشته درس بگیرم ،در حال زندگی کنم ، و به آینده امیدوار باشم .
یاد گرفتم از خداوند شکوه و شکایت نکنم و باید خودم حرکت کنم و گنج را درون خودم پیدا کنم و بفهمم برای چه کاری آمده ام .
در وادی اول تفکر را یاد گرفتم و در وادی دوم یاد میگیرم هر موجودی بهر کاری ساخته شده است . پس باید قدر خودم را بدانم و حرکت کنم تا سیستم بچرخد و از حرکت نایستد .در سبستم حیات همه موجودات به هم مربوط هستند و باید به هم کمک کنند .
حتی کمترین موجودی که خودش فکرمیکند چرا آفریده شده و چه ارزشی دارد برای هستی ارزشمند است.
وقتی به ارزش خودش پی میبرد و تلاش و کوشش راشروع میکند به قدرتی میرسد که هیچ کس نمیتواند او را از حرکت بازدارد .
نکته مهمی که در وادی دوم مطرح میشود این است که ما هر چیزی را در ذهن خود به تصویر بکشیم برایمان محقق میشود پس چه خوب که همیشه تصاویر و اتفاقات مثبت و خوب را در ذهن خود تصور کنیم .
باید بدانیم که اگر در راه مستقیم قدم برداریم قدرت مطلق پشتیبان و یاور ما خواهد بود . و این وادی به امید به آینده روشن میدهد چرا که پایان شب سیه سپید است .
تایپ و تنظیم : همسفر معصومه
کارگاه آموزشی خصوصی همسفران پروین اعتصامی
کنم ,وادی ,کاری ,دوم ,کنگره ,میکردم ,را در ,در وادی ,وادی دوم ,ذهن خود ,و باید
درباره این سایت